Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-03@05:54:05 GMT

دین می‌تواند جلوی خودکشی را بگیرد؟

تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۸۰۴۰۷

دین از حقایقی است که در عرصه‌های گوناگون انسانی حضور جدی دارد؛ به همین دلیل جامعه‌شناسان به بررسی پدیده دینداری از منظر جامعه‌شناسی پرداخته و درصدد توصیف و تبیین عوامل و زمینه‌های دینداری و آثار و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی برآمده‌اند.

اسلام، برای اعمال و اعتقادات دینی و در مجموع برای دینداری آثار و پیامدهای زیادی قائل است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قرآن کریم با تأکید تمام، اعلام می‌کند که آرامش روان، تنها در سایه توجه به خداوند امکانپذیر است؛ بر این اساس، در اسلام میان آرامش و دینداری رابطه قوی وجود دارد.

با عنایت به محدودیت داده‌ها و اطلاعات برای میانه دهه ۸۰ می‌توان ادعا کرد که دین مستقیماً بر خودکشی تأثیر ندارد بلکه تأثیر آن از طریق ایجاد ارزش‌های اخلاقی درباره ناهمنوایی‌های دینی، سبب‌ساز کاهش خودکشی می‌شود

در اکثر مطالعات انجام یافته در ایران، محققان رابطه میان دینداری و آسیب‌های اجتماعی را به لحاظ نظری مثبت فرض کرده و در کارهای عملی و تجربی به این دریافت رسیده‌اند که با افزایش و کاهش دینداری، سطح و میزان آسیب‌های اجتماعی نیز دچار نوساناتی می‌شود این گزاره، در ایران کمتر محل چالش بوده و بیشتر تحقیقات برای چنین گزاره‌هایی، مؤیدهایی را در سطح گروه‌های اجتماعی (دانش‌آموزان، دانشجویان، زنان و ...) و کمتر در سطح استانی یا شهرستانی انجام داده‌اند.

«ابراهیم صالح‌آبادی» در مقاله‌ای با عنوان «دین‌داری و خودکشی در استان‌های ایران» [۱] درصدد است که این کاستی را تا حدودی جبران کند و رابطه دینداری و خودکشی را در سطح استانی مورد واکاوی قرار دهد. نگارنده، علاوه بر این تلاش دارد به مکانیسم‌های اثرگذاری (اجتماع‌سازی، حمایت‌سازی و ...) دینداری بر خودکشی بپردازد.

نویسنده در این مقاله به تحلیل رابطه دینداری و خودکشی در سال‌های ۱۳۸۵، ۱۳۹۴، ۱۳۹۵، ۱۳۹۶ پرداخته است. در ادامه خلاصه‌ای از این پژوهش را می‌خوانیم؛

از بازدارندگی مذهبی تا خودکشی آخرالزمانی

در فراتحلیلی که در زمینه مطالعات مذهبی و سلامت روانی انجام شد؛ نتیجه نشان داد که در ٤٧ درصد مطالعات، رابطه مثبت میان مذهب و سلامت روانی وجود داشت، در ٢٣ درصد رابطه منفی و در ٣٠ درصد آنها رابطه معناداری دیده نشد. این امر نشان می‌دهد که درباره تأثیر دین و دینداری بر سلامت روانی اجماع نظری وجود ندارد. هرچند دینداری (تدین) اغلب با کاهش خطر خودکشی مرتبط است؛ بااین حال، توجه به این نکته مهم است که شواهد تجربی تا حدی متناقض است.

در برخی مطالعات، دینداری به عنوان عامل خطر گزارش شده است. در این خصوص باید گفت در سال‌های اخیر شاهد نوعی خودکشی گسترده خودکشی آخرالزمانی Apocalyptic Suicide در میان اعضای فرقه‌های مذهبی هستیم که جهان را شوکه و بسیاری از محققان را بدون توضیح رضایتبخش در مورد این فجایع رها کرده است. شکل‌های نسبتاً عجیب و غریب این رفتار در آیین‌های مختلفی وجود دارد که در آنها خودکشی‌های دسته‌جمعی صورت می‌گیرد. توضیح دانشمندان از این نوع خودکشی تا حدودی ثمربخش نبوده است. تأثیر فزاینده این نوع از دینداری بر خودکشی، اجماع نظری درباره تأثیر کاهنده دین و دینداری بر خودکشی را در مظان شک و شبهه قرار داده است. این امر ممکن است تا حدی به دلیل عدم جهانشمولی چگونگی تعریف و عملیاتی شدن دینداری در بین مطالعات یا برخی از درجه‌های اندازه‌گیری وابستگی و برخی دیگر ازجمله اقدامات میزان مشارکت و پایبندی به آموزه‌های دینی باشد.

مذهب می‌تواند به عنوان یک عامل محافظت کننده در برابر رفتار خودکشی با ارائه یک شبکه حمایت اجتماعی، هدف‌گذاری برای زندگی، عزت‌نفس و استراتژی‌های مقابله در شرایط بحرانی به کاهش خودکشی کمک کند

بنابراین با عنایت به چنین مشکلاتی و تأمل نظری درباره آن مسائل، به طور کلی می‌توان گفت که میزان خودکشی در کشورهای مذهبی کمتر از میزان خودکشی در کشورهای سکولار است. همچنین با فراتحلیل نتایج ٥١ مقاله از ١٧٤٥ مقاله می‌شود به این نتیجه رسید که دین به عنوان عامل محافظ در برابر خودکشی عمل می‌کند.

خودکشی یک مسلمان با غیرمسلمان چه تفاوتی دارد؟

به دلیل تحقیقات معدودی که درباره رابطه میان اسلام و خودکشی انجام شده، تعیین دقیق میزان تأثیر و نقش دین اسلام در میزان خودکشی کار مشکلی است. معدود تحقیقات انجام شده نشان می‌دهند میزان خودکشی در بیشتر کشورهای اسلامی در مقایسه با سایر کشورها کمتر است این کاهش به صورت زیر تبیین شده است:

۱- میزان دینداری در میان مسلمانان در مقام نوعی ضربه‌گیر در برابر اقدام به خودکشی عمل می‌کند.

۲- اسلام در مقایسه با سایر ادیان در مورد گناه بودن خودکشی بسیار جدی‌تر واکنش نشان داده است.

۳- انگ اجتماعی اقدام به خودکشی در بیشتر کشورهای اسلامی به طور ساختگی میزان‌های گزارش شده خودکشی را کاهش داده است. علاوه بر این، از آنجایی‌که در بسیاری از کشورهای اسلامی مثل عربستان، پاکستان و کویت، از شریعت اسلام در نظام قانونی استفاده شده، بنابراین از نظر آن‌ها اقدام به خودکشی نوعی جرم به حساب می‌آید.

بنابراین مذهب می‌تواند به عنوان یک عامل محافظت کننده در برابر رفتار خودکشی با ارائه یک شبکه حمایت اجتماعی، هدف‌گذاری برای زندگی، عزت‌نفس و استراتژی‌های مقابله در شرایط بحرانی به کاهش خودکشی کمک کند. متون زیادی در رابطه با دین، معنویت و شفا وجود دارد و مشاهده شده است که روی آوردن به امور مذهبی در کمک به بهبود وضعیت سلامت روان از جایگاه خاص و رفیع برخوردار است طبق یافته‌های منتج از مطالعات و پژوهش‌های بالینی، افرادی که نماز می‌خوانند کمتر از اضطراب و افسردگی رنج می‌برند.

با فراتحلیل نتایج ٥١ مقاله از ١٧٤٥ مقاله می‌شود به این نتیجه رسید که دین به عنوان عامل محافظ در برابر خودکشی عمل می‌کند

نماز، آرام‌سازی را تسهیل می‌کند و به خلق بهتر، سلامت ذهنی و احساس آرامش منجر می‌شود. التزام عملی به نماز بر تنظیم شناختی هیجان و ارزیابی مجدد شناختی و تحمل پریشانی هیجانی و تغییر در ساختار هیجانی مغز مؤثر است. بنابراین هرچه نگرش و التزام عملی به نماز بالاتر باشد؛ تنظیم شناختی هیجان که شامل راهبردهای سازگاری با تجارب هیجانی است و تحمل پریشانی هیجانی قوی‌تر می‌شوند که نتیجه آن موفقیت در کنار آمدن فرد با وضعیت تنش‌زا و اتفاقات ناگوار زندگی امروز است. مطالعات متعدد نه تنها رابطه مثبت میان مذهب و سلامت روان را نشان می‌دهند؛ بلکه بیانگر تأثیر مذهب بر سلامت جسمانی نیز هستند. بیماری‌های جسمانی مانند بیماری‌های قلب و عروق، اختلال‌های هاضمه و برخی انواع سرطان و فشارخون در بین افراد مذهبی کمتر است.

بنابراین، مذهب و دین بر اساس ایجاد نهادهایی از قبیل امر به معروف و نهی از منکر و ریشه جرم‌انگاری ناهمنوایی‌های اجتماعی، نحوه مواجهه با چنین مواردی را هنجارسازی می‌کنند. دین علاوه بر شخصیت‌سازی و بازدارندگی از گناه و انحراف، با شکل دادن به هنجارهای خاص خود، هنجارسازی می‌کند و در نهایت از طریق یاد مرگ بر میزان خودکشی تأثیر دارد.

رابطه دینداری و میزان خودکشی در سال ۱۳۸۵

بر اساس بررسی‌های میانه دهه ۹۰ خورشیدی، هرچند تأثیر بُعد جمعی دینداری بر خودکشی نسبت به بُعد فردی دینداری کمتر بوده اما تأثیر کاهنده و معناداری بر خودکشی داشته است

در بررسی‌های مربوط به سال ۱۳۸۵، روابط به دست آمده نشان می‌دهد که بین متغیرهای دینداری و میزان خودکشی رابطه معناداری وجود ندارد. میزان خودکشی تأثیر افزایشی بر میزان اعتقاد به دینداری دارد. به این معنا که در استان‌هایی که میزان خودکشی بالاتری دارند، نسبت به استان‌های واجد میزان خودکشی پایین، دین اهمیت زیادتری دارد. این امر درباره اهمیت خداوند در زندگی صادق نیست چرا که رابطه بین میزان اهمیت خداوند و خودکشی منفی است. در توضیح این مطلب باید توجه داشت که با افزایش اهمیت خداوند در زندگی میزان خودکشی کاهش می‌یابد و نمی‌توان فرض کرد که با افزایش خودکشی در استان‌ها، خداوند در نزد افراد اهمیت کمتری می‌یابد؛ زیرا این نظر با دیدگاه دورکیم درباره کارکردی بودن جرائم و خودکشی ناهمخوان است و همچنین با این یافته محققان که معتقدند که اعتقادات دینی افرادی که عزیزان خود را از طریق خودکشی ازدست داده‌اند، افزایش می‌یابد.

روابط نشان می‌دهد که با افزایش میزان اهمیت خداوند در زندگی، میزان اقامه نماز در مسجد و احساس مذهبی بودن شخص، میزان موجه بودن سقط جنین و قتل از روی ترحم کاهش می‌یابد. بنابراین، دینداری با تأثیر کاهنده بر روی میزان موجه بودن قتل از روی ترحم و سقط جنین موجب کاهش خودکشی می‌شود. با عنایت به محدودیت داده‌ها و اطلاعات برای سال، ١٣٨٤ می‌توان ادعا کرد که دین مستقیماً بر خودکشی تأثیر ندارد؛ بلکه تأثیر آن از طریق ایجاد ارزش‌های اخلاقی درباره نا همنوایی‌های دینی، سبب‌ساز کاهش خودکشی می‌شود.

رابطه مؤلفه دینداری و میزان خودکشی در سال‌های ١٣٩٤ ١٣٩٥ و ۱۳۹۶

اعمال دینی فردی (به صورت متغیر ساختگی) تأثیر کاهنده بر میزان خودکشی دارند. در میان این اعمال بیشترین تأثیر از آن روزه گرفتن است. رابطه میزان روزه گرفتن و میزان خودکشی برای سه سال، ١٣٩٤ ١٣٩٥ و ١٣٩٦ از پایایی برخوردار است. به این معنا که رابطه به دست آمده برای سه سال در یک جهت و تکرار شده‌اند. رابطه میزان خواندن نماز و خودکشی نیز معنادار و پایا است. پرداخت خمس و زکات نیز از میان اعمال دینی فردی با خودکشی برای سال ١٣٩٦ معکوس و معنادار است. هرچند تأثیر بُعد جمعی دینداری بر خودکشی نسبت به بُعد فردی دینداری کمتر بوده؛ اما تأثیر کاهنده و معناداری بر خودکشی دارد. به نظر می‌رسد تأثیر بُعد جمعی دینداری بر خودکشی تحت تأثیر متغیر میزان شرکت در نماز جماعت است تا شرکت در نماز جمعه؛ زیرا هرچند هر دو متغیر تأثیر کاهنده بر خودکشی دارند؛ همبستگی متغیر شرکت در نماز جماعت با خودکشی بیشتر از همبستگی متغیر شرکت در نماز جمعه با خودکشی است.

ضریب همبستگی میان میزان برخورد با ناهمنوایی‌های اجتماعی (دینی) و خودکشی منفی و برای سال ١٣٩٤ و ١٣٩٦ معنادار است. قابل ذکر است که از میان عناصر تشکیل دهنده ناهمنوایی اجتماعی، رابطه خودکشی با مؤلفه شرکت در مهمانی و جشن‌های مختلط برای سال اشاره شده معکوس و معنادار است.

پی‌نوشت

[۱] . صالح‌آبادی، ابراهیم، «دین‌داری و خودکشی در استان‌های ایران»، مجله جامعه‌شناسی ایران، دوره ۲۲، شماره۴، زمستان ۱۴۰۰، صص۱۲۰-۱۴۶.

پژوهش پژوهش‌خوان ۰ نفر برچسب‌ها آسیب های اجتماعی خودکشی شعائر دینی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: آسیب های اجتماعی خودکشی شعائر دینی آسیب های اجتماعی خودکشی شعائر دینی میزان خودکشی میزان خودکشی تأثیر کاهنده خودکشی تأثیر اهمیت خداوند شرکت در نماز کاهش خودکشی استان ها برای سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۸۰۴۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روند افزایشی خودکشی از 1388 تا 1401

خودکشی، امری عمومی در جوامع انسانی است. از این رو، می‌توان آن را هم در تمام جوامع و هم در دوره‌های گوناگون تاریخی سراغ گرفت. هر چند خودکشی با عوامل محیطی و اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ دارد، اما همیشه و در هر شرایطی به عنوان مسأله اجتماعی بروز پیدا نمی‌کند. آن چه که خودکشی را در سطح مسأله اجتماعی بازنمایی می‌کند، از یک سو نرخ خودکشی و از سوی دیگر احساس عمومی نسبت رواج آن و نیز تمایل به خودکشی است. نرخ خودکشی هر چند خود را در آمارها نشان می‌دهد، اما در مواجهه با مصادیق خودکشی، فهم عامه نیز درکی از رسیدن تعدد خودکشی به مرزهای نوعی از ترس اجتماعی دارد؛ چرا که خودکشی در شرایط آنومیک و بحرانی، پدیده‌ای سرایتی است و با گسترش و تنوع آن، افراد مستعد را به خود مشغول می‌کند.

-اگر فضای اجتماعی تقویت کننده این تمایل و احساس باشد، خودکشی مانند یک ویروس ذهنی، افراد بسیاری را با خود درگیر می‌کند. خودسوزی زنان ایلامی نمونه بارز این سرایت‌پذیری است. خودکشی پزشکان نیز از این نوع است؛ وقتی پزشکی که از نظر ما دارای شغلی با منزلت اجتماعی بالایی است و به نظر موفق می‌آید، به عنوان فردی اثرگذار بر محیط خود نقش‌آفرینی می‌کند، دست به خودکشی می‌زند، دیگر پزشکان را به عنوان راهی برای رهایی از فشارهای محیطی به اندیشه وامی‌دارد. این که در مدت کوتاهی، جامعه با خودکشی افرادی مواجه شده که پیش از آن یا در این باره خبری نمی‌شنید و یا چنان نادر بود که شاخک‌های فهم عامه نسبت به آن به عنوان موضوعی متفاوت حساس نمی‌شد، واجد اهمیت است. 20 خودکشی موفق پزشکان در سال گذشته، عدد کوچکی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. خودکشی کارگران در محل کار خود از طریق حلق آویز و یا خودسوزی که سال گذشته موارد متعددی گزارش شد، از این زمره است که می‌تواند به راحتی به دیگرانی که آن شرایط را دارند، سرایت کند.

وقتی به خودکشی به عنوان پدیده اجتماعی نگاه می‌کنیم، باید آمار آن و روند تحولات آن را مورد توجه قرار دهیم. متأسفانه آمار خودکشی در ایران چندان دقیق نیست. سابقه گردآوری منظم آمار خودکشی در ایران چندان طولانی نیست و ما اطلاعات دقیقی از آمار خودکشی دهه‌های گذشته را یا نداریم و یا دقیق نداریم. به عنوان مثال، آمار ثبتی مشخصی از خودکشی پیش از انقلاب و دو دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی نداریم. در حال حاضر نیز بین آمار انتشار یافته از سوی مرکز آمار ایران در سالنامه‌های آماری که عمدتا متکی به آمار نیروی انتظامی است با آمار پزشکی قانونی تفاوت وجود دارد که قابل توجیه است(اولی مربوط به خودکشی در صحنه وقوع خودکشی و دومی مربوط به نتیجه خودکشی پس از رساندن فرد به بیمارستان و عدم موفقیت درمان در مورد تعدادی دیگر می‌شود)، اما انتشار دوگانه آن می‌تواند موجب خطای توصیف و تحلیل پدیده خودکشی شود.

به عنوان مثال داده‌های سالنامه آماری مرکز آمار ایران طی سال‌های 1380 تا 1391 نشان می‌دهد که 27168 نفر بر اثر خودکشی فوت شده بودند. این در حالی است که براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور فوت‌شدگان ناشی از خودکشی در این دوره 38691 نفر بود که حدود 11523 نفر بیشتر از مرکز آمار ایران است. به هر صورت باید در نظر داشته باشیم که آمار موجود در ایران، حداقلی است و واقعیت تعداد خودکشی بیش از تعدادی است که اعلام می‌شود؛ چرا که باید در نظر گرفت که ما در ایران با نوعی از پنهان کاری در بیان خودکشی در برخی از لایه‌های اجتماعی به خاطر انگ خودکشی مواجه هستیم، و یا حتی نگاه امنیتی به خودکشی در بین برخی افراد و سازمان‌ها می‌تواند در انتشار آمار خودکشی سهم داشته باشد. با این حال، بر اساس آمار منتشر شده که وضعیت حداقلی را به نمایش می‌گذارد، میزان و روند خودکشی در ایران، قابل تأمل است و نیازمند توجه خاص به شرایطی که در حال تشدید خودکشی در ایران است.

اطلاعات آماری مربوط به خودکشی در سال گذشته(1402) هنوز منتشر نشده است، اما در سال 1401 بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران بیش از 6 هزار نفر بر اثر خودکشی فوت کرده‌اند که به نظر می‌رسد در سال 1402 افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است. تعداد خودکشی منجر به فوت در سال 1400 از سوی نیروی انتظامی 5085 نفر بیان شد که در سال 1401 حداقل 18 درصد رشد داشته است. اگر سال 95 را برای مقایسه در نظر بگیریم، تعداد خودکشی منجر به مرگ در ایران حدود 59 درصد رشد داشته است. این میزان رشد، نشان می‌دهد که نمی‌توان مدعی بود رشد خودکشی تابعی از رشد جمعیت است؛ چرا که جمعیت ایران طی این 7 سال، 59 درصد رشد نداشته است. رشد جمعیت ایران در سال 1401 در مقایسه با سال 95 حدود 9.5 درصد می‌شود؛ بنابر این، درصد رشد خودکشی در ایران طی این مدت حدود 6.2 برابر درصد رشد جمعیت بوده است. پس باید علل افزایش میزان خودکشی را جای دیگری جستجو کنیم.

از زوایه‌ای دیگر به آمار خودکشی در ایران نگاهی بیاندازیم. نرخ خودکشی موفق که بر مبنای 100 هزار نفر محاسبه می‌شود در سال 1401 بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران به 7.4 نفر رسید. کافی است بدانیم نرخ خودکشی در سال 1388 حدود 4.1 نفر بود؛ یعنی طی 14 سال اخیر بر نرخ خودکشی 3.3 نفر افزوده شده است. به عبارتی، نرخ خودکشی در دو دهه اخیر رو به فزونی بوده است و در مقایسه با سال 88 فاصله اندکی تا دو برابر شدن دارد. این در صورتی است که نرخ اقدام به خودکشی در اوایل دهه 60 حدود 1.3 بود؛ که قطعا نرخ خودکشی‌های موفق در آن سال بسیار کمتر از این میزان است. با توجه به این که به ازای هر خودکشی موفق بین 20 تا 30 برابر اقدام به خودکشی داریم، احتمالا در سال 1401 بین 120 تا 180 هزار اقدام به خودکشی داشتیم.

حال اگر حد وسط این دو را در نظر بگیریم بر حسب 150 هزار اقدام به خودکشی، نرخ اقدام به خودکشی 176.5 خواهد بود؛ یعنی در سال 1401 از هر 100 هزار نفر 176.5 نفر اقدام به خودکشی کرده‌اند که در مقایسه با ابتدای دهه 60 نرخ اقدام به خودکشی حدود 135 برابر شده است. این افزایش عجیب، ناشی از شرایط کلان حاکم بر جامعه ایران و سیر تحولات آن در چند دهه گذشته است. باید توجه داشت که انباشت مسائل در شرایط کنونی به‌ویژه چند سال اخیر، به شرایط فوق هشدار رسیده و ضروری است نهادهای مسئول نسبت به آن توجه ویژه داشته باشند. این توجه نه در تقویت فعالیت‌های مددکاری مانند اورژانس 123 ـ که البته در جای خود بسیار مهم است ـ بلکه به تغییر رویه‌هایی معطوف است که جامعه ایرانی را با بحران گذران زندگی و فرایند کاهش شأن انسانی افراد در موقعیت‌های پایدار و بازتولیدشونده توهین و تحقیر و تبعیض، و نادیده گرفتن حقوق شهروندی و حق فردیت مواجه کرده است.

نرخ خودکشی موفق در ایران از سال 1388 تا 1401(به ازای 100 هزار نفر)

بیشتر بخوانید:

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901656

دیگر خبرها

  • گرم کردن غذا در مایکروویو ممنوع/ ۵ دلیل برای استفاده نکردن از مایکروویو
  • تأثیر باور‌های فراشناختی بر میزان سازگاری فردی و اجتماعی
  • تأثیر تیم داوری در بی‌کیفیت شدن دیدار پرسپولیس و سپاهان
  • ابتلا به بیماری‌های کبدی با مصرف این نوشیدنی شیرین
  • روند افزایشی خودکشی از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱
  • روند افزایشی خودکشی از 1388 تا 1401
  • نگرانی از کاهش سطح دینداری و افزایش بی اعتمادی در جامعه در یادداشت عباس عبدی
  • چرا چپ دست یا راست دست به دنیا می‌آییم؟
  • ابراز نگرانی سازمان ملل از اقدامات پلیس آمریکا در برخورد با دانشجویان
  • یک گیاه ضد باکتری برای درمان برخی بیماری‌های عفونی